آرین طاهری

یادداشت هایی بر باد! برسد به دست...شما

آرین طاهری

یادداشت هایی بر باد! برسد به دست...شما

فال بازی

 

 

 

         در فال قهوه ام "عقرب"دید. من در فالش مردی را دیدم که بی پروا در بیابانی برهوت خوابیده بود.خندید و گفت:"فال بازی بسه!"
من هم خندیدم؛ فهمیده بودم که مدت هاست می خواهد بازی جدی تری را شروع کند. جدی تر از بازی عقرب و مرد خفته ...
   

 

 

انتشار یافته در ماهنامه "همشهری داستان" - شماره آذر 89

کاغذ پاره ای بر بستر جنون

 

                          

 

         بوی تعفن را حس می کنی؟ همین دیشب گندیدم. از بس سعی کردم خوش بین باشم و نتوانستم، خسته شدم. خستگی کلافه ام کرد. کلافگی خوابم را ربود. همه قرص های خوابم را خوردم تا خوب بخوابم؛ خیلی بخوابم. در خواب منتظرت بودم. آنقدر خوابیدم تا به خوابم بیایی. آنقدر خوابیدم تا گندیدم. بوی تعفن را حس می کنی؟ همین دیشب از بی تویی گندیدم.