آرین طاهری

یادداشت هایی بر باد! برسد به دست...شما

آرین طاهری

یادداشت هایی بر باد! برسد به دست...شما

"حق امتیاز" و تاریخچه رشد صنعت سینما، در کوران جنگ های اقتصادی

    

                                     

 

                         

 

      

     سینما بی تردید ماهیتی دوگانه دارد. به طوری که به درستی نمی توان آن راتعریف کرد. سینما یک هنرـ صنعت است. یک پیچیده شگفت آور، مرکب از ادراک خلّاقه بشری و ابزار وآلات صنعتی. یک پدیده دلربا که ازهمان آغازین روزهای پیدایش، دل ازخلق عالم برد تا آنان را مجبور کند که برای تماشای جادویش هزینه کنند. ازهمان اوّلین سکه هایی که دستگاه های تک نفره نمایش فیلم رابه کارمی انداخت تا بهای بلیط تماشای جمعی فیلم، درسالن سینما،مردم سراسرجهان هزینه این دلبستگی راپرداخته اند ومی پردازند.

جرقه های آغازین سینما در فیلم های ابتدایی لومیرها خیلی زود نگاه عموم را به سوی خود جلب کرد. به طوری که چند سال پس از اولین نمایش لومیرها تهیه تصاویر متحرک به یک حرفه پر درآمد بدل گردید . 

 

ادامه مطلب ...

آشنایی با کتاب "سوگ سیاوش" - قسمت سوم

 

*قسمت سوم: خویشکاری[1]، نقش ازلی آدمی در صحنه گیتی   

 

  

                                             ******** 

 

 

«در جهان مینوی، هنگام نخستین هجوم اهریمن به اهورامزدا، فروهرها چون سپاهی گرد وی را گرفتند و از آسیب در امانش داشتند. در گیتی نیز آدمی سردار و سالار همه نیروهای جنگنده است. پس انسان در نظام جهان و نبرد نیک و بد وظیفه ای دارد که باید به انجام رساند. در زبان پهلوی این وظیفه وانجام آن را خویشکاری می نامیدند ... خویشکاری در فرمان بردن از خوره (فر) است.»[2]. اگر آدمی بر پایه خویشکاری خویش رفتار نکند و آن را نادیده گیرد، هر اقدام او به سان شکستی است، که هم او و هم اهورامزدا از آن متضرّر می شوند. که انگار با فر و آفریدگارش دشمنی کرده و از دین که حقیقت معرفت خدا و چگونگی کاربرد آن است، روی برتافته. که از ذات اهورایی خویش جدا افتاده است. امّا از آن سوی «آدمی چون به کاری پردازد که به خاطر آن آفریده شده است، خدا را کامروا کرده است. کار انسان کار خداست.»[3] و کار خدا یکپارچه سازی هستی است با نابود کردن اهریمن متجاوز و ملازمانش و پاک نمودن پلیدی های دامنگیر اهریمن از آفریدگان خود به یاری فروهرهای گیتیانه، آدمی. و در نهایت بازگشت فرورها به مینو، منزلگاه نخستینشان. و این همه به همّت انسان بسته است، در کار شناختن و بازیافتن خود خویشش و زندگی کردن بر اساس آن. خود خویشی که به عالم بالا متّصل است و رهنمودهایش به خطا نمی رود. «... این خویشکاری، گیتی را به فرجام دلخواه و آدمی را هم به مینو می رساند. خویشکار کامل با آفریدگار و آفریده یگانه است. پس خویشکاری سرنوشت مینوی دلپذیر آدمی است. به سبب خویشکاری هر انسانی رستاخیز کننده ای رستگاری بخش است. ... عمل به خویشکاری پیمانی است با جهان، با خود و خدا. آنکه از خویشکاری در گیتی به فروهر خود پیوسته، از نیک و بد عالم امکان، فراگذشته و با خدا در وحدت است.»[4].

   

ادامه مطلب ...